فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Knock Over

معنی‌ها

phrasal verb

به زمین زدن

phrasal verb

غرق در فکر شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
phrasal verb

حذف کردن، از بین بردن، رفع کردن

phrasal verb

دزدیدن، چاپیدن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد knock over

  1. phrasal verb bump or strike something in such a way as to tip it
  1. phrasal verb rob; to stage a heist of

ارجاع به لغت knock over

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «knock over» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/knock-over

لغات نزدیک knock over

پیشنهاد بهبود معانی